»کمینگاه شیطان «

ساخت وبلاگ
‍ »کمینگاه شیطان «

قسمت آخر

روزا سخت گذشت اونم ناچار شد قبول کنه هر چی فکر میکردم که من خیلی کثیفم من داغونم من بی ایمانم شوهرمم وقتی شنید میخوام ازش جدا بشم اونم محبتاش شروع شد....
تا محبتای شوهرم میدیدم از خودم و اون پسر بیشتر تنفر داشتم خدایا چکار کردم من خیانت کردم....
کجا رفت پاکیم گفتم نمیتونم با این عذاب وجدان آرام بگیرم خودمو میکشم چند بار اقدام کردم اما نشد....
از ترس قیامتم نشد گفتم میرم از این مملکت بیرون کسی ازم خبری نداشته باشه اما اونم نمیتونستم...
ای خدا چیکار کنم همیشه گریه وزاری توبه میکردم اما خودمو لایق بخشیدن نمیدونستم...
میگفتم باید حتما خودمو بکشم تا یه روز متوجه شدم حامله ام.
خدا با گذاشتن بچه تو شکمم یه در دیگر و برام باز کرد ازعشق بچم نمیتونستم کاری بکنم....
به شوهرم علاقه م بیشتر شد اما هر وقت اون بهم محبت میکرد بخودم تف میکردم بهش میگفتم لیاقت محبتتو ندارم از اون پسر جدا شدم بهش گفتم حامله ام خلاصه اونم گفت منو ببخش عاشقت کردم وعاشقت شدم.....
✨هر دو توبه کردیم الان چند ماهیه اگه خدا ازمون قبول کنه اما عذاب وجدانم هنوز داره داغونم میکنه نمیدونم چیکار کنم نمیخوام از شوهرم پنهونش کنم اگرم بگم منو طلاق میده و از بچه م جدام میکنه...
خیلی سخته تورو خدا خواهرای گلم مواظب باشید اگه ببینید چه سختی میکشم حتی خودمو لایق مادر شدن نمیبینم..
هر چند که رابطه ما دو تا در حد تلفن بود و حتی از یه کیلومتریم چشمم به اون پسر نیفتاده اما ببینید دوتا مسلمون از خدا ترس یعنی ما دو تا رو ببینید.  
باورتون نمیشه تو این دام افتادیم برام دعا کنید خدا هر عذابی رو برام گذاشته واسه خودم باشه نه بچه م و کسی دیگه ای....

برای هردومون دعا کنید
 خدا توبه مون را قبول کنه...

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : کمینگاه شیطان,کمینگاه شیطان در سوره اعراف,مرصاد کمینگاه شیطان,در کمینگاه شیطان,دانلود کتاب کمینگاه شیطان,مستند مرصاد کمینگاه شیطان,کتاب کمینگاه شیطان, نویسنده : خنجی amkha بازدید : 177 تاريخ : دوشنبه 18 مرداد 1395 ساعت: 20:26